بالاخره احمدی نژاد را مجبور کردند که مشایی را برکنار کند و دوستان و دشمنان رئیس جمهور دست به دست هم دادند و روحانیون بیانیه دادند و حزب اللهی ها تجمع کردند و کیهان هم خط مقدم را گرفت تا مشایی برود چون گفته بود ما با مردم کوچه بازار اسرائیل دشمنی نداریم و با این جمله گویی خودش هم اسرائیلی شده بود و وقتی آن عذه سرطانی یعنی اسرائیل را نمی توان از بین برد خوب چه  بهتر که این یکی را غده معرفی کنیم و دم دستی را از بین ببریم . آخر ما چگونه با زنان و کودکان و سالمندان اسرائیل دوست می شویم ؟ ما به خون کودکان اسرائیلی تشنه ایم و پیرانشان را هم اگر ببینیم تکه تکه می کنیم !!! این چه حرفی بوده که مشایی زده ؟!! عجیب است جماعت لحظه ای هم فکر نکردند شاید این دو پهلو حرف زدن ها هم سیاست باشد؟ و اینقدر فشار بیهوده بر دولت مثلآ محبوبشان نیاورند . همین شیطان بزرگ یا اون روباه پیر پدر سوخته ، وقتی بوش یا بلر حرف می زد می گفت البته ما حق ایران را در انرژی هسته ای به  رسمیت می شناسیم ، بعد وزیر خارجه شان می گفت البته همه گزینه ها روی میز است ، وزیر دفاعشان می گفت ناوهای ما در حرکت به سمت ایرانند و سناتورهایشان می گفتند هیچ راهی جز دیپلماسی نیست و بدین ترتیب هم ما و هم دنیا را بازی می دادند که هر کس هر حرفی می زند می گفتتند خوب ما هم که همین را گفتیم .همین الان هم کسی نیست که بالاخره با قطعیت اعلام کند که  آیا دولت آمریکا تغییر کرده یا نه؟
  دیپلماسی یعنی همین یعنی اینقدر حرفها را بچرخانی تا دشمن یا اصلآ اسم دشمن را هم نیاوریم بگوییم طرف خارجی همواره در شک باشد و به نیت اصلی تو پی نبرد . احمدی نژاد و تیمش هم خواستند چنین کنند ، خودش رفت گفت اسرائیل باید محو شود و مشایی از آن طرف گفت ما با مردم اسرائیل دشمنی نداریم و رژیم  و دولت صهیونیستی دشمن ماست .
  اما خوب ما که با الفبای سیاست آشنایی نداریم . تا بگوییم این سیاستش بوده می گویند نه برادر سیاست ما عین دیانت ماست و ما که دو رو بازی بلد نیستیم !! ما هم می گوییم بسیار عالی !! پس بفرمایید چرا فلان کس اینهمه خورد و برد ، که نه فقط خودش تا هفت نسل این ور و اونورش برد چرا فلان علامه و آیت الله و فلان مسئول صداش در نیامد ؟ فورآ می گویند برادر سیاست یعنی این دیگه، باید مصلحت نظام رو در نظر گرفت و ما هم هر چقدر بگوییم بابا شما مگه نمی گفتید سیاست و دیانت و از این حرفها ؟!!
 حالا هم که قرعه فال به نام مشایی خورد از مورد اعتماد ترین اشخاص نزدیک به رئیس جمهور بوده و هست . برای اینهمه بی عدالتی از طرف سران خاص و برای جاسوسی فلان عضو ارشد هسته ای، روحانی و روزنامه و فلان جنبش و فلان خبرنامه بسیج نشده بودند که برای مشایی بسیج شدند.تو پست قبلی گفتم اینجا هم تکرار می کنم چرا هیچ کس پی حرف رئیس جمهور را نگرفت  که گفت: همه سران اموال خود و نزدیکانشون را اعلام کنند و بیش از آن اگر پیدا شد مال دولت و ملت؟.  چرا همان روحانی که برای مشایی به احمدی زنگ زد برای این مسئله گوشی را بر نداشت به شاهرودی و غیره زنگ بزند؟ چرا از تریبون های نماز جماعت و ... با جدیتی که مشایی را پیگیری کردند این مسئله اموال را برای سران پیگیری نمی کنند و البته برای حسن نیت ، امامان جماعت را هم اضافه کنند؟
 و مطلب دیگر اینکه دوستان حزب اللهی یا منتقدین دیگر  چرا وقتی حرفی می زنند از جانب همه حرف می زنند؟ من برایشان احترام قائلم و به نظرشان چه در مورد مشایی و چه در هر مورد دیگر احترام می گذارم اما اینها نباید بگویند که کسانی که به احمدی نژاد رای دادند با انتصاب مشایی مخالفند خیر شماها مخالفید نه این 24 میلیون و 500 هزار نفر ، از این جماعت فوقش 500 هزار نفر مخالف باشند .
  تا همین بعد از ظهر اگر به کسی می گفتم رهبر رو تحت فشار گذاشتند وگرنه رهبر هم نظرش این نیست و حتی اگر با نظرات مشایی هم مخالف باشد ولی اینقدر برای رای و نظر مردم احترام قائیل است  و آزاد اندیشند که خیلی راحت انواع نظرات مختلف و مخالف رو هم پوشش می دهند ، کسی از من قبول نمی کرد و می گفتند نخیر ایشان خودش حکم به برکناری مشایی داده و شما تفسیرش نکن . اما از متن نامه هم کاملآ معلوم بود که رهبر انقلاب به خاطر این فشارها و برای کاستن فشارها و جلوگیری از تفرقه و دودستگی میان برخی هواداران احمدی نژاد این نامه را دادند . دقت کنید : "انتصاب جناب آقای اسفندیار رحیم مشایی به معاونت رئیس جمهور بر خلاف مصلحت جنابعالی و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگی میان علاقمندان به شما است. ". صحبتی از عدم صلاحیت مشایی نیست بلکه صحبت از مصلحت نبودن به سبب اختلاف و سرخوردگی میان علاقمندان است .به عبارت دیگر به قول دکتر عباسی رهبر را با این فشارها به تصمیم رساندند و ایشان تصمیم شان این نبود *. چنانچه از فرمایشات  ایشان در دیدار شرکت کنندگان در بیست و ششمین دوره مسابقات بین المللی قرآن کریم نیز به وضوح نمایان شد که  فرمودند : رد و طرد دیگران بطور مطلق بر سر مسائل درجه دوم مصلحت نیست و همه باید برای ساختن کشور برادرانه کمک و همکاری کنند.ایشان با اشاره به قضایای دو سه روز اخیر خاطرنشان کردند: این موضوع نباید موجب دامن زدن به اختلاف شود ضمن آنکه نباید به کسی بیهوده تهمت زد و او را به خاطر یک امر از همه آن چیزهایی که صلاحیت محسوب می شود نفی کرد."
 فکر می کنم فرمایشات رهبر به حد کافی واضح هست و نیازی به توضیح بیشتر ندارد پس ولایتمداران هم بیخود نظر خودشان را با نظر رهبری گره نزنند و خودشان را هم 24 میلیون نفر ندانند و از جانب خودشان صحبت کنند نه همه.
 
 اعتراض میلیونی به انتصاب مشایی را هم ببنید .( کاش لااقل تعدادشون روسه رقمی می کردن تا وقتی می گن طرفداران احمدی نژاد همه با انتصاب مشایی مخالفن این طور مایه طنز نباشه . خدا رو شکر این مغز پسته ای ها هنوز اینا رو ندیدن وگرنه تو بوق می کردن دیدین گفتیم تقلب شده همه هوادارای احمدی نژاد تو تهران همینها هستن)
 ادامه عکسها

فرهاد جعفری : به احمدی نژاد رای دادم که در انتخاب همکارانش آزاد باشد

احمدی نژاد سیاستمداری که یک سر و گردن از رقبای داخلی و خارجی اش بالاتر است

شریعتمداری : درباره مشایی زیاده روی کردم
 پی نوشت:
 * دکتر عباسی : امام راحل رو در زمان جنگ به تصمیم رساندند یعنی وزیر جنگ و نخست وزیر و رئیس مجلس مثلث ما نمی توانیم تشکیل دادند و به جای تصمیم سازی ، امام رو به تصمیم رساندند تا امام جام زهر رو بنوشه . در زمان رهبر انقلاب آقای خامنه ای هم نماینده ها و رئیس جمهور وقت جمع شدند و رهبر رو به تصمیم رساندند تا پروتکل الحاقی رو بپذیره وگرنه چطور شد در زمان احمدی نژاد تا ته هسته ای پیش می رن ولی در زمان خاتمی پروتکل الحاقی امضا می کنند؟ به تصمیم رساندن مال الان هم نیست ، امام معصوم رو هم با فشار اطرافیان به تصمیم رساندند که بگو مالک برگرده.