یکی از اصلی ترین سیاست های جریان دوم خرداد در مناسبات و مطالباتش را که تئورسین اصلی اصلاح طلبان ، سعید حجاریان بر آن پافشاری می کرد سیاست فشار ازپایین و چانه زنی از بالا بود به عبارت دیگر عوام (مخاطب متاثر اصلاح طلبان قشر دانشجو بود) با اعتراضات و بیان مطالبات و همین طور روزنامه های زنجیره ای با خط دادن این مطالبات و پر و بال دادن به خط گیرندگان از پایین به مسئولین سطوح بالا و میانی که در دست و حیطه قدرتشان نبود فشار می آوردند و شخصیت های ارشد سیاسی این جناح هم از بالا بر سر این مطالبات چانه می زدند . کاری با به حق یا نا به حق بودن این مطالبات نداریم اما این سیاست را هر گروه از این قشر به خوبی انجام می داد و دانشجو و هواداران واقعآ به وظیفه خود عمل می کردند و ارشد ها هم به همین ترتیب .اما در دولت احمدی نژاد متاسفانه فشار باید از طرف احمدی نژاد باشد و چانه زنی هم از ایشان. هوادار سینه چاکش که منتظر است تا یک بهانه از او بدست آورد تا بر سرش بکوبد تمام فکر و ذکرش این است که اگر یک وزیری ، مدیری جایی خطایی کرد یا حرفی زد یا به جای رژیم غاصب صهیونیستی خدای نکرده گفت اسرائیل ، فورا آنرا رصد کند و رای اش را بر احمدی حرام کند و روزنامه هوادار هم به همین ترتیب . این روزنامه و آن بسیج دانشجویی و جنبش عدالت خواهی و هوادار گویا فراموش کرده که به جز در پی ایراد گشتن وظیفه هواداری و فشار و حتی چانه زنی هم دارد و یک حامی خوب باید عیب دولت مطلوبش را در گوشی بگوید و عیب طرف مقابل را با بلند گو ، اما در این جناح احمدی نژادی متاسفانه برای اینکه بگیویند به به چه هواداران منصفی ایراد دولت را با انواع نامه ها و بیانیه های سرگشاده مطرح می کنند و ایراد طرف مقابل را در گوشی .روزنامه هم که اصلآ حرفش را نزنیم بهتر است مثلآ خبرنامه طرفدار آقای احمدی نژاد مثل عدالتخانه . لازم به توضیح نیست کافی است به 3 لینک آخرین اخبارش توجه کنید.
درخواست حامیان رئیسجمهور برای تجدیدنظر در انتصاب مشایی
انتصاب مشایی باعث پوزخند ضدانقلاب به حامیان شما شد
ارتقاء مشایی توهین به حامیان رئیس جمهور است
باور کنید اینها عاوین اعتماد ملی نیست اینها عناوین عدالتخانه است . یا مثلآ روزنامه و خبرنامه دیگری که همه جملاتش در مطرح کردن مسلمات ، انشا الله و ماشا الله است مثلآ به محض نوشتن مطلبی در مورد شخصیتی بلافاصله یک انشاالله هم کنارش می گذارد . مثلآ : البته آقای خاتمی مواردی را مطرح می کند که همان گفته های و راهکار های مایکل لدین است و انشاالله که این تشابه اتفاقی است.
روزنامه ای که خودش باید خط و مشی جریان را به عهده بگیرد و مطالب را با قاطعیت به مخاطب هوادارش القا کند با این جملات انشاالله چگونه ممکن است حتی هوادارش را به قطعیت برساند تا چه رسد به اینکه یک مخالف یا بی طرف را طرفدار و عامل درخواست کننده مطالبه کند ؟!!
باز هم عرض می کنم از مسئله با حق یا ناحق بودن جناح های سیاسی می گذرم اما اصلاح طلبان حقیقتآ اتاق فکر و تئورسین های قابلی دارند و احمدی نژاد از فقدان وجود چنین ساز و کاری رنج می برد . حتمآ دوستان خرده می گیرند که اگرچنین است پس چگونه این گروه مغلوب می شوند پاسخ این است که این گروه موفق شدند از جنازه اصلاح طلبی 13 میلیون رای بیرون بکشند کاری که مطمئنآ عدالتخواهان از آن عاجزند. به عنوان مثال هر دو گروه دو فیلم و نقطه ضعف داشتند احمدی نژاد و هاله نور و خاتمی و دست دادن با دختران ایتالیایی.
خودتان قضاوت کنید کدام گروه توانست از این نقطه ضعف ها نهایت بهره را ببرد تئورسین های آقای احمدی نژاد ( البته در صورت وجود )حتی از توجیه هاله نور عاجز بودند شاید حتی از پیش بینی مطرح شدن آن هم عاجز بودند . وگرنه حداقل توضیح و تفسیر قانع کننده ای می توانستند برای افکار عمومی بدهد و یا برای مقابله به مثل نقطه ضعف طرف مقابل را منتشر می کردند .
گروه مقابل به خوبی از نقاط ضعف استفاده می کنند و این گروه در حد صفر عمل می کنند . یکی از مسائلی که دکتر احمدی نژاد مطرح کردند این بود که مسئولین باید اموالشان را اعلام کنند و خلافش را اگر پیدا کردیم به نفع ملت مصادره می کنیم. موضوعی به این عامه پسندی به جای اینکه هر روز در روزنامه های عدالتخواه مطرح شود، از جانب نمایندگان مطرح شود، نخبگان دانشگاهی طرفدار و ... تا در ذهن مردم هم که به شدت آمادگی پذیرش چنین درخواستی را دارند ، رسوب پیدا کند و فریاد ها در هر سفر رئیس جمهور همین شود و مطالبه ای بسیار عمومی تر از چند دانشجوی دوم خردادی ایجاد شود ، یکی دو بار جسته و گریخته عنوان شد و بعد هم فراموش شد تا باز هم شخص رئیس جمهور خودش حجنجره اش را پاره کند و فریاد بزند و خودش مطالبه کند،خودش برود پایین و فشار بیاورد و خودش بپرد بالا و چانه بزند . و مای عوام و شمای قلم بدست هم مثل یک صجنه گلادیاتور بازی ایشان را تنها به میدان بفرستیم و خیلی که هنر کنیم یک" به به چه رئیس جمهور شجاعی هم بگوییم" . که آن هم در میان ناسزاهای بلند گو به دست های طرف مقابل گم می شود. لابد بعد هم بعد از 4 سال پا روی پا می اندازیم و می گوییم اشتباه کردیم به احمدی رای دادیم انگار بیخود نمی گفتند که هیچ کاری بلد نیست.
درخواست حامیان رئیسجمهور برای تجدیدنظر در انتصاب مشایی
انتصاب مشایی باعث پوزخند ضدانقلاب به حامیان شما شد
ارتقاء مشایی توهین به حامیان رئیس جمهور است
باور کنید اینها عاوین اعتماد ملی نیست اینها عناوین عدالتخانه است . یا مثلآ روزنامه و خبرنامه دیگری که همه جملاتش در مطرح کردن مسلمات ، انشا الله و ماشا الله است مثلآ به محض نوشتن مطلبی در مورد شخصیتی بلافاصله یک انشاالله هم کنارش می گذارد . مثلآ : البته آقای خاتمی مواردی را مطرح می کند که همان گفته های و راهکار های مایکل لدین است و انشاالله که این تشابه اتفاقی است.
روزنامه ای که خودش باید خط و مشی جریان را به عهده بگیرد و مطالب را با قاطعیت به مخاطب هوادارش القا کند با این جملات انشاالله چگونه ممکن است حتی هوادارش را به قطعیت برساند تا چه رسد به اینکه یک مخالف یا بی طرف را طرفدار و عامل درخواست کننده مطالبه کند ؟!!
باز هم عرض می کنم از مسئله با حق یا ناحق بودن جناح های سیاسی می گذرم اما اصلاح طلبان حقیقتآ اتاق فکر و تئورسین های قابلی دارند و احمدی نژاد از فقدان وجود چنین ساز و کاری رنج می برد . حتمآ دوستان خرده می گیرند که اگرچنین است پس چگونه این گروه مغلوب می شوند پاسخ این است که این گروه موفق شدند از جنازه اصلاح طلبی 13 میلیون رای بیرون بکشند کاری که مطمئنآ عدالتخواهان از آن عاجزند. به عنوان مثال هر دو گروه دو فیلم و نقطه ضعف داشتند احمدی نژاد و هاله نور و خاتمی و دست دادن با دختران ایتالیایی.
خودتان قضاوت کنید کدام گروه توانست از این نقطه ضعف ها نهایت بهره را ببرد تئورسین های آقای احمدی نژاد ( البته در صورت وجود )حتی از توجیه هاله نور عاجز بودند شاید حتی از پیش بینی مطرح شدن آن هم عاجز بودند . وگرنه حداقل توضیح و تفسیر قانع کننده ای می توانستند برای افکار عمومی بدهد و یا برای مقابله به مثل نقطه ضعف طرف مقابل را منتشر می کردند .
گروه مقابل به خوبی از نقاط ضعف استفاده می کنند و این گروه در حد صفر عمل می کنند . یکی از مسائلی که دکتر احمدی نژاد مطرح کردند این بود که مسئولین باید اموالشان را اعلام کنند و خلافش را اگر پیدا کردیم به نفع ملت مصادره می کنیم. موضوعی به این عامه پسندی به جای اینکه هر روز در روزنامه های عدالتخواه مطرح شود، از جانب نمایندگان مطرح شود، نخبگان دانشگاهی طرفدار و ... تا در ذهن مردم هم که به شدت آمادگی پذیرش چنین درخواستی را دارند ، رسوب پیدا کند و فریاد ها در هر سفر رئیس جمهور همین شود و مطالبه ای بسیار عمومی تر از چند دانشجوی دوم خردادی ایجاد شود ، یکی دو بار جسته و گریخته عنوان شد و بعد هم فراموش شد تا باز هم شخص رئیس جمهور خودش حجنجره اش را پاره کند و فریاد بزند و خودش مطالبه کند،خودش برود پایین و فشار بیاورد و خودش بپرد بالا و چانه بزند . و مای عوام و شمای قلم بدست هم مثل یک صجنه گلادیاتور بازی ایشان را تنها به میدان بفرستیم و خیلی که هنر کنیم یک" به به چه رئیس جمهور شجاعی هم بگوییم" . که آن هم در میان ناسزاهای بلند گو به دست های طرف مقابل گم می شود. لابد بعد هم بعد از 4 سال پا روی پا می اندازیم و می گوییم اشتباه کردیم به احمدی رای دادیم انگار بیخود نمی گفتند که هیچ کاری بلد نیست.
سروش ::: چهارشنبه 88/4/31::: ساعت 3:4 صبح
نظرات دیگران: نظر
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
28 آذر؛ روز «نخستین دولتِ ضدِ دولت در ایران» مبارک باد
الیگارشی،خواب ِ آرامت،کابوس باد!
مناظره خواندنی فرهاد جعفری و وحید یامین پور
مجوز پخش پس از مرگ
چند سوال در مورد شهرام امیری
[عناوین آرشیوشده]
الیگارشی،خواب ِ آرامت،کابوس باد!
مناظره خواندنی فرهاد جعفری و وحید یامین پور
مجوز پخش پس از مرگ
چند سوال در مورد شهرام امیری
[عناوین آرشیوشده]