بیشتر اوقات تا صحبت از پاس داشتن پارسی می شود فورآ ذهن را می بریم به سمت کلماتی که از زبان انگلیسی به صورت روز افزون بر زندگی و گویش ما هجوم می آورند و فرهنگستان زبان ادب پارسی هم که در تابستان و زمستان در خواب زمستانی فرو رفته و اجازه می دهد تا کلمات که خوب در ذهن همه جاگیر شدند بعد چرتشان پاره می شود گوشه چشمی باز می کنند و می گویند زین پس این نگویید و آن بگویید و پیدا کردن معادل در حالت خواب و بیدار هم که کاملآ مشخص است نتیجه اش چه می شود .می شود همان لغات خنده دار چرخبال و بالگرد و دور گو و احتمالآ از خواب بعدی که بیدار شوند می گویند زین پس نگویید تلویزیون و بگویید ناطق نوری و این جماعت کی از خواب بیدار می شوند و تکلیفمان را مشخص می کنند تا بفهمیم زین پس به -کیس ، هارد ،وب کم ،رم چه باید بگوییم. شاید اگر این دفتر و دستک فرهنگستان ادب نبود مردم خودشان لغات زیبا تری انتخاب می کردند مانند هواپیما یا به قول دکتر کزازی لغتی مثل سگ دست که تعمیر کاران اتومبیل برای قطعه ای انتخاب کرده اند .اما مطلب مورد نظر من غیر از این لغات انگلیسی است و حرفم بر سر لغات عربی است که انگار این لغات عربی زبان ما را آلوده نمی کند .من هم قبول دارم که زبان پارسی و عربی در آمیختگی شان به سان شیر و شکر بوده و هست و باعث آفرینش غزلیات سعدی و حافظ و ... شده اما شکر اضافی هم قابل تحمل نیست . اینکه بسیاری از دعاهای ما به زبان عربی باید خوانده یا نوشته شود یا اینکه بهتر است عربی خوانده شود درست اما دیگر لزومی ندارد بعد دعا در هنگام صحبت هم 70% عربی صحبت کرد روحانیون هم باید رعایت کنند چون روحانی کشور ایران هستند و روحانی پارسی زبانان . این را بدانید ما خودمان اگر در نگهداری زبان خود رعایت نکنیم فرهنگستان و غیره هم کاری نمی کنند .پیشنهاد من برای امثال خودم که معلوماتشان معمولی است این است که تا آنجا که ممکن است از کلماتی استفاده کنیم که حروف (گ - چ - پ - ژ )را در خود داشته باشد.
الیگارشی،خواب ِ آرامت،کابوس باد!
مناظره خواندنی فرهاد جعفری و وحید یامین پور
مجوز پخش پس از مرگ
چند سوال در مورد شهرام امیری
[عناوین آرشیوشده]