• وبلاگ : ناگفته ها
  • يادداشت : هم از موسوي شكايت دارم هم از خيلي هاي ديگر
  • نظرات : 2 خصوصي ، 24 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + شکوايئه من 
    آقاي احمدي نژاد من فردي هستم تحصيل کرده با شرايط خاصي که چه شاه بر مملکتم حکومت کند و چه خود امام راحل در زندگي من هيچ تاثيري ندارد و من تنها با توجه به تحليل سياسي خودم و شرايط سياسي جامعه به موسوي راي دادم و به همان کسي که دوست داريد يا مي پرستيد سوگند که حمايت هاي من ريالي نفع مادي برايم نداشت که هزينه بر هم بود چه مادي و چه معنوي . جناب احمدي من تلاش خودم را کردم و راي خودم را هم دادم و مثل هر آدم روشنفکر و فهميده اي به انتظار نتيجه آرا نشستم تا در صورت پيروزي شخص مورد نظرم به شادماني بپردازم اما شما تمام شعر و شعور مرا به سخره گرفتيد ، شما کاري کرديد که چه در انتخابات و چه پس از آن، به من به دليل انتخابم انواع توهين ها و تهمت ها زده شود . از کافر و بي دين گرفته تا اغتشاش گر و وابسته به انگليس. شما فرصت شادماني و حتي ناراحتي به من و ما نداديد . من از شما به دليل خونهايي که ريخته شد ، به دليل تهمت هايي که به دليل انتخابمان به ما زده شد به دليل ايجاد فضاي عبور ممنوع و حکومت نظامي فکري فرهنگي در بين حکومتيان شکايت دارم . شما درتمام فضاي رسمي و دولتي جامعه فضاي عبور ممنوع ايجاد کرديد که کسي اگر غير از راي شما داشته باشد بايد آن را مخفي کند چون از گزينش و کوفت و زهرمار مي ترسد . من از شما و همفکرانتان که آنقدر به مردم فشار آورديد که در هنگام انتخابات و آزادي اندک آن فضا مردم بهت زده شده بودند شکايت دارم.من از کساني که شور ما را کارنوالهاي مسخره خياباني که بيشتر به مراسم گاوبازي اسپانيايي شبيه بود تا تجمع حمايت کانديداتوري ناميدند شکايت دارم. که آن قدر که هميشه جشن ها ساختگي و فرمايشي است که جشن و شور واقعي ما اين قدر غير طبيعي بود. که هر که مخالف است يا بي دين است يا دست نشانده يا دزد!!! از شما شکايت دارم چون وقتي به مواضع شما خيلي منطقي انتقاد شد جواب داديد: چرا شما از طرف آمريکا حرف مي زنيد . و هر که مخالف شما بود برايش پرونده اي داشتيد. . آقاي احمدي نژاد من از شما به دليل اينکه آن قدر سطح شعور مردم را پايين فرض کرديد که انتظار داشتيد تناقضات آشکار را هم نبينندشکايت دارم . من از شما که با رسانه ملي همه ما به روش مصاحبه و اخبار و تبزر و دادگاه ، روزانه با صدها پيامک به خودم ، به شعورم ، به خوانده هايم ، به داشته هايم به کسي که از نظر من اصلح بود( حالا درست يا غلط ) به خانواده ام ، وبه همه احساس خودباوري که آن را آسان به دست نياورده بودم ،توهين کرديد، شکايت دارم .(بحث را به دوستان دربندم نمي کشانم و به عزيزان از دست رفته چون مي خواهم تقارن حفظ شود و تفاوت من و شما در همي جاست که ناله هاي شما از چيزي است که فرسنگ ها با هزينه واقعي دادن و تحت ظلم بودن فاصله دارد، شما از اس ام اس مي نالي که دوستت زده من از تلويزيون زسمي کشور. .. ما خيلي هم متضاد نيستيم. ما فاصله داريم . که کاش اين طور نبود)
    پاسخ

    مشكل شما دقيقا همين است و از اين بهتر نمي شد كه روش غلط خود را فرياد بزنيد.شما تقليد مي كنيد همين و همين.شما حتي متن شكوائيه را هم تقليد مي كنيد و تنها هنرتان اين است كه اسم را عوض مي كنيد اكر از مقلداني كه گفتند تقلب شده تقليد نمي كرديد و خودتان كمي فكر مي كرديد اين طور نمي شد .موسوي گفت حالا كه من راي نياوردم ژس تقلب شده و شما هم تكرار كرديد. موسوي و كروبي گفت بريزين خيابون شما هم ريختين.رهنورد گفت موسوي تركه پس تركا بايد بهش راي بدن و حالا كه اونجا راي ندادن پس تقلب شده و شما اين دليل احمقانه رو پذيرفتيد.گفتن ايني كه از قانونگرايي مي گه خودش زنش رو غير قانوني دكتر و پروفسور كرده و موسوي گفت آهاي هوار اين ناموس منو گروگان گرفته شما تقليد كردي داد زدي احمدي ناموس گروگان گرفته و حتي ذره اي به اصل مطلب توجه نكردي. باشه عزيز من حالا هم شكوائيه من رو تقليد كن و درك و فهم و شعور خودت را دوباره در معرض نمايش عمومي بذار