خواندم قشنگ بود شما هم بخوانيد:

ديگر پپسي نمي خورم. ديگر از بنتون خريد نمي كنم . ديگر روزنامه كيهان نمي خرم. ديگر cornflex نمي خورم. ديگر چار خانه 666 گانه نمي بينم. ديگر از اتوبوسهاي پولي استفاده نمي كنم . ديگر نوكيا نمي خرم. ديگر در هر نماز جمعه اي شركت نمي كنم . ديگر نسكافه نمي نوشم. ديگر جورجيو آرماني و تمام آرماني هاي ديگر را نمي پوشم . ديگر چاي سازم beem نيست ديگر قاليباف سردارم نيست . ديگر كرباسچي شهردارم نيست . ديگر به جوايز 66666 گانه قرض الحسنه اعتنا نمي كنم ديگر موسويان ديپلماتم نيست . ديگر سن به عقل رسيدن و راي دادنم وابسته به تنبان مجلسيان نيست. ديگر هواي تازه نمي خواهم .ديگر دولت عشق برايم بس است . ديگر اقتصاد دانان و نظرات و نامه هايشان را نمي خواهم. ديگر معاون شهردار همسرش نيست و مشاور معاون شهردار دخترش نيست . و مشاور جوانان شهردار پسرش نيست ديگر روحانيوني كه حسنشان وابسته به قلموي مشاطه باشد را نمي خواهم . ديگر افروغ اصولگرا نيست . ديگر حداد برايم مرد روياهاي مجلس هفتم نيست . ديگر برايم طباطبايي روحاني دنيا رسته اي نيست . ديگر هر كس عراق اسير مي شودو بزرگ مي شود برايم بزرگ نيست . ديگر برايم انگشت نگاري از امريكايي ها لذت پذير نيست . ديگر برايم جام جم ، جام جم نيست . ديگر فانتا نمي خورم . ديگر به قوه قضاييه اعتماد نمي كنم . ديگرtommy hilfiger نمي پوشم . ديگر آقاي شاهرودي برايم روحاني عاشقي با هيبت علوي و نعلين هاي دنيا گريزي نيست . ديگر سرم با penthen نمي شويم . ديگر از شهروند خريد نمي كنم . ديگر يا لثارات نمي خرم . ديگر اصولگرا و اصلاح طلب را دو تا نمي دانم . ديگر خاتمي را از عسگر اولادي سوا نمي كنم . ديگر سيد حسن را نوه امام نمي دانم . ديگر سبزوار رضايي را برادر محسن نمي دانم . ديگر هرگز ماه رمضان به سريالهاي تلويزيون نگاه نمي كنم . ديگر ستاره شدن ورزشكارانم را بي هدف نمي دانم . ديگر ساعت ck نمي بندم . ديگر ماست پاك نمي خورم . ديگر به رادان ارادتي ندارم . ديگر پنير كاله نمي خورم . ديگرلوس بازيهاي خاتمي به دلم نمي نشيند . ديگر شبكه قرآن نمي بينم . ديگر بنيامين و هلالي را دوتا نمي دانم . ديگر قاليباف را دلسوز و رئوف نمي دانم . ديگر حداد را نمي خرم . ديگر آقاي دواني را مرده نمي دانم . ديگر كسي را برادر دكتر چمران نمي دانم . ديگر علي مطهري را فرزند آيت ... مطهري نمي دانم . ديگر امير الحاج ري شهري را با امير الحاج عبد ا... فرقي ندارد . ديگر از ديدن سد ها خوشحال نمي شوم . ديگر لقب امير كبيرم را به كسي نمي دهم . ديگر ولايتي را ولايت-ي نمي دانم . ديگر موتورولا نمي خرم . ديگر از جمله مذاكرات نفس گير هسته اي احساس غرور نمي كنم . ديگر خوش چهره را فقط خوش چهره مي دانم . ديگر لاريجاني را ديپلمات بلند قد و خوش فكرم نمي دانم . ديگر مجلس هفتم برايم جوانمردي بلند قامت كه بتوان به شانه هاي ستبرش تكيه داد نيست . ديگر مجلس هفتم برايم ...........