• وبلاگ : ناگفته ها
  • يادداشت : سياهه سنتوري يا 300 وطني
  • نظرات : 2 خصوصي ، 18 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    هوالمحبوب سروش عزيز با سلام نقد شما بسيار عالي بود اما تنها چند نكته را بايد اضافه كرد متاسفانه به مدد بي عرضگي تعدادي از مديران فرهنگي كشور و با برنامه ريزي و حضور بيشماري از مديران عامل دشمن در فضاي فرهنگي كشور خصوصا در سينما و تلويزيون امروز سينما و تلويزيون ما انباشته از اينگونه فيلمها و چنين كارگردانان و هنرپيشه هايست امروز به جرعت مي توان قسم خورد بخش عظيمي از سينما و تلويزيون ما فاسد است هنرپيشه هاي زن ما اكثرا غرق در فساد هستند مديران فرهنگي ما تنها نشان از دين را ته ريش مي دانند كه بر صورت دارند امروز سيماي ضرغامي فاسدتر از هميشه و حتي دوران محمد هاشميست امروز پول و قدرت در دست فاسدين است مهاجراني ها عامل سيا بودند براي اينكه امروز به اينجا برسيم بسريالهاي سيما را نگاه كنيد وقتي سيما با همه توان مي كوشد چهره شريفي نيا را پخش سريالها و فيلمهاي متعدد از اين فرد موجه جلوه دهد و اين مافياي ابتذال را تطهير كند وقتي در سيما با سرمايه گذاري در فيلمهايي كه در دبي و خارج كشور براي مشروع نشان دادن بي حجابي به فرهنگ انقلابي ايران دهن كجي مي شود آيا مهرجويي ها نبايد چنين فيلمهايي بسازند به نظر من انقلاب ما نيازمند يك انقلاب خونين در بنيان مديران فرهنگي كشور است بسياري از مديران سابق و حتي فعلي فرهنگي كشور بايد به چوبه هاي دار آويخته شوند

    سلام

    سلامي سرا پا اندوه و تاثر از خامي عجولي و کوته نظري جوانان امروزي جواناني چون کسي که خود را يک جوان افسرده خوانده با

    اين خيال خام که بتواند بااين کار تاثير گذاري مطلبش را دو چندان کند

    حتي اين جوان به اصتلاح افسرده نميداند

    چه تناقض بزرگي در نظرش پيداشده كه ابتدا ميگويد مشكل از سردمداران است اما بعد از ان به امار كشفيات اشاره ميكند نميداند كه با اين گزارش نه به طور غير مستقيم بلكه به طور مستقيم به خواننده ميفهماند كه كشور ما با چه جديتي با مواده مخدر

    مقابله ميكند كاري بس طاقت فرسا و خطر بر انگيز كه واقعا جاي تحسين دارد باوجود مجاورت با مرز افغانستان اگر كمي اطلاعات جغرافيتان داشته باشيد و در كلاس اول راهنمايي خوب درس خوانده باشيد بايد بدانيد موقعيت جغرافي افغانستان طوري ايجاب مي كند

    كه بايد مواده مخدر از طريق ايران به مناطق ديگر صادر شود ايا اين باز

    صحه به سلامت حكومت نميگذارد كه بخاطر منافع شخصي اين مرز را

    باز نمي گذارد و مانند كشور هاي غربي به صادرات و واردات اين افيون

    نمي پردازد و از اين راه براي خود منبع درامد نمي سازد و سعي به

    به سلامت نگهداشتن جوانان مر و بوم خويش دارد ؟

    نكته بعد استفاده از كلمه اين تنها كشفيات است اين جوان افسرده كه مشخصا هنوز كودكي بيش نيست هنوز بلدنيست از واژه ها درست استفاده كند و هنوز با مفهوم واژه ها درست اشنا نيست

    منظور از اين فقط كشفيات است چيست ؟

    ايا كشفيات به معناي مصرف است كه اين كودك بر روي ان اينگونه مانور ميدهد باور كنيد انقدر پيام اين كودك بچه گانه و غير اصولي بود كه اصلا ارزش حلاجي نداشت اما چون براي عموم به نمايش درامده بود اين نياز را احساس ميشد كه به ان كمي پرداخته شود تا مخاطبان ديگر دچار اشتباه نشوند گمان كنم ديگر حقيقت موضوع اشكارشده و

    ديگر نيازي به ادامه دادن دلايل نيست راستي حوصله نقدكردن مهدي را نداشتم اگر ميخواستم او را نقد كنم بايد چهارصفحه نقد مي نوشتم

    ببخشيد كه به جاي بيان نظرم در باره ي نقدتان به جوابيه اي براي منتقدانتان پرداختم نقدتان بسيار منطقي و درست بود البته بايد به اين اشاره كنم كه تنها دليل تماشاي اين فيلم براي من صداي زيباي محسن چاوشي بود البته تماشاي اين فيلم جز اندوهي از اتلاف وقت براي من باري نداشت

    در پايان بايد بگويم اگر شهامت نوشتن سن و سالتان را نداريد لازم نيست ان ها را پر کنيد و در گروهتان در مورد اقاي عباسي تجديد نظر كنيد

    با ارزوي سال نوي پرباري براي شما

    خدا نگهدار

    در ضمن به نظر قبليم توجه نكنيد در نظر قبلي اشتباهات فاحشي

    كرده ام

    سلام

    سلامي سرا پا اندوه و تاثر از خامي عجولي و کوته نظري جوانان امروزي جواناني چون کسي که خود را يک جوان افسرده خوانده با

    اين خيال خام که بتواند بااين کار تاثير گذاري مطلبش را دو چندان کند

    يا سروش که با پرداختن به مسائل حاشيه اي که در همه جاي دنيا اثبات شده است که سن و سال دليل بر فقدان صحت موضوع نميشود

    سعي در انحاف موضوع و گريز از حقيقت تلخي كه سينماي امروز با ان مواجه شده است ميكند حتي اين جوان به اصتلاح افسرده نميداند

    چه تناقض بزرگي در نظرش پيداشده كه ابتدا ميگويد مشكل از سردمداران است اما بعد از ان به امار كشفيات اشاره ميكند نميداند كه با اين گزارش نه به طور غير مستقيم بلكه به طور مستقيم به خواننده ميفهماند كه كشور ما با چه جديتي با مواده مخدر

    مقابله ميكند كاري بس طاقت فرسا و خطر بر انگيز كه واقعا جاي تحسين دارد باوجود مجاورت با مرز افغانستان اگر كمي اطلاعات جغرافيتان داشته باشيد و در كلاس اول راهنمايي خوب درس خوانده باشيد بايد بدانيد موقعيت جغرافي افغانستان طوري ايجاب مي كند

    كه بايد مواده مخدر از طريق ايران به مناطق ديگر صادر شود ايا اين باز

    صحه به سلامت حكومت نميگذارد كه بخاطر منافع شخصي اين مرز را

    باز نمي گذارد و مانند كشور هاي غربي به صادرات و واردات اين افيون

    نمي پردازد و از اين راه براي خود منبع درامد نمي سازد و سعي به

    به سلامت نگهداشتن جوانان مر و بوم خويش دارد ؟

    نكته بعد استفاده از كلمه اين تنها كشفيات است اين جوان افسرده كه مشخصا هنوز كودكي بيش نيست هنوز بلدنيست از واژه ها درست استفاده كند و هنوز با مفهوم واژه ها درست اشنا نيست

    منظور از اين فقط كشفيات است چيست ؟

    ايا كشفيات به معناي مصرف است كه اين كودك بر روي ان اينگونه مانور ميدهد باور كنيد انقدر پيام اين كودك بچه گانه و غير اصولي بود كه اصلا ارزش حلاجي نداشت اما چون براي عموم به نمايش درامده بود اين نياز را احساس ميشد كه به ان كمي پرداخته شود تا مخاطبان ديگر دچار اشتباه نشوند گمان كنم ديگر حقيقت موضوع اشكارشده و

    ديگر نيازي به ادامه دادن دلايل نيست

    ببخشيد كه به جاي بيان نظرم در باره ي نقدتان به جوابيه اي براي منتقدانتان پرداختم نقدتان بسيار منطقي درست و تحسين برانگيز بود البته بايد به اين اشاره كنم كه تنها دليل تماشاي اين فيلم براي من صداي زيباي محسن چاوشي بود البته تماشاي اين فيلم جز اندوهي از اتلاف وقت براي من باري نداشت

    با ارزوي سال نوي پرباري براي شما

    خدا نگهدار

    با سلام. دوست من، ايران بدون شك يك كمپاني مواد مخدر است، با سر دمداراني خفته و خواب چون علي نام، محمود بي محمد، و بسياري از اين قبيل.
    در ضمن، 95 درصد از كشفيات مواد مخدر جهان در ايران مي باشد كه اين فقط كشفيات است. بماند از آنچه...

    سلام

    گفتيد يه سري عكس از مصلوب شدن دارين.خوشحال ميشم برام ايميل كنيد.

    راستي ممنون كه به من سر زديد.

    مهدي جان عزيزم تو هنوز به سن قانوني نرسيدي كه ببيني كي مزخرف مي گه و كي نمي گه.بزرگتر كه شدي با هم بحث مي كنيم عزيزم . كسي كه براي قسمت شناسايي خودش مي نويسه - من مهدي برازنده 18 ساله و از طرفداراي گلشيفته فراهاني هستم. - هنوز براش اين حرفا زوده
    + همسفر خورشيد 

    باسلام

    چيزي كه ما تو اين فيلم ديدم نه تنها لذت نداشت بلكه بيشتر غرق شرم رو به تنمون نشوند.از كي تا حالا نشون دادن بي حيايي وبي بند وباري دخترها وپسرها شده نشون دادن مشكلات جامعه هنري؟

    فكر ميكنم از اهداف جناب مهرجويي عادي جلوه دادن اين روابط نادرست واين نوع ازدواج هاست واينكه اگر همچين مشكلاتي بعد از ازدواج پيش اومد تقصير جامعه است نه بي فكري وبي اعتقادي جوونها .

    كمي توجه به اطرافتون كنيد وببنيد چند تا زندگي كه مثل زندگي علي سنتوري اغاز شده پاياني غير از اين داشته؟مشكل علي سنتوري بي پولي نبود بي فكري بود!!!

    چون تو يه كامنت جا نميشد توي 3تا كامنت گذاشتم

    اين نوشته ي سعيد حسيني در مورد سنتوري است

    فعلا باي

    مهرجويي در مورد سبک جديد فيلمسازي اش گفته :قصد دارم آنقدر به واقعيت خيره شوم که خيال را از درون آن کشف کنم . و اين دليل اين است که اينقدر بعد ديدن فيلمهايش سر حال مي شويم يعني روش مهرجويي شده لذت بردن از واقعيت يعني فيلمسازي در واقعيت نمي دانم توانسته ام منظورم را القا کنم يا نه ببينيد مثل اين است که شما در خانه خودتان دوربيني روي دست گرفته و تصميم بگيريد از خانواده فيلمي بسازيد و فقط براي تلطيف واقعيت اندکي از خانواده بخواهيد نقش بازي کنند و اينجاست که از درون اين واقعيت خيال زاده مي شود سبکي که نو و بسيار جالب است

    مهرجويي در مقاله اي که در آن از پايان سينما حرف زده بود گفته بود سينما ديگر حرفي براي گفتن ندارد ،تخليه شده و مهرجويي در روش جديدش خيلي به فيلم انرژي مي دهد خيلي خيلي خيلي زياد آنقدر که هرکسي سنتوري و مهمان مامان را مي بيند سير نشده و باز هم به ديدن اين فيلمها مشتاق است و با اين روش سينما حالا حالا ها حرکت خواهد کرد روشي که چند فيلمساز ايراني امسال در جشنواره آن را دريافته بودند فيلمهاي به همين سادگي و دايره زنگي و تنها دو بار زندگي مي کنيم و حتي آواز گنجشکک ها امسال به سراغ اين روش رفته بودند و روشي که پيش بيني من اين است که به زودي خيلي فراگير خواهد شد يک نوع سينماي سرخوش و سر حال

    شما مجيد مجيدي آواز گنجشک ها را با مجيد مجيدي باران مقايسه کنيد باران فيلم سنگيني است اما آواز گنجشک ها فيلمي است سبک و راحت به همان راحتي که رضا ناجي در اوج غصه بچه ها تصميم مي گيرد يه دهن برايشان آواز بخواند و اين چيزي است که در جشنواره برلين درک شده و همه را به تحسين وا مي دارد

    اينطور سينماي شاعرانه هيچ موقع رسالت اصلي خود يعني پيام دادن و نشان دادن مشکلات را فراموش نمي کند مثلا هيچ فيلمي فقر را به شکوه مهمان مامان نشان نداده يا سنتوري خيلي راحت و بي آلايش مشکلات جامعه هنري امروز را نشان مي دهد منظور از سنماي سرخوش اصلا سينماي مبتذل بدون داستان و منطق نيست اتفاقا اين سينما هم داستان قويي دارد هم فيلمبرداري خوب هم فيلمنامه قوي اما وقتي نوبت به کارگردان مي رسد فيلم آنقدر راحت و زيبا روايت مي شود که چاره اي جز لذت باقي نيست باز هم تکرار

    مي کنم سينماي شاعرانه صحبت از اين سينما همانقدر سخت است که سخن گفتن از لذت تنفس در هواي صبح اميدوارم کلامم درک شود.

    اما سنتوري آنقدر قوي به سراغ اين سينماي شاعرانه رفته که الآن همه از فيلم لذت برده اند و سر حال آمده اند ولي با منطق داستان کنار نيامده اند . يعني واقعا سرنوشت علي چه مي شود. مهرجويي هيچ موقع شخصيت فيلمهايش را رها نمي گزارد مثلا در فيلم بانو دوباره به سراغ مهشيد مي رود و احوالات او را بررسي مي کند . و در فيلم سنتوري پس از شنيدن کليه احوالات علي و کنسرت با شکوه پاياني بايد دوباره به اول فيلم برگرديم جايي که علي دارد ا پله هاي مترو بالا مي آيد و لحظه اي که بعد از حتي درمان علي و ترک اعتيادش است .يعني علي بالاجبار به جامعه برگشته اما اين جامعه همون جامعه است که الآن هانيه هم در اون نيست در واقع اول فيلم آخر فيلمه يعني مهرجويي به طرز هوشمندانه اي عاقبت علي را بعد از کليه اتفاقات اول فيلم آورده و اين ابتداي کوبنده تلخيي را در فيلم القا مي کند که تا آخر نمي فهميم از کجا آمده فيلم ظاهرا پايان خوشي دارد يعني علي ترک کرده و دوباره سنتور مي زند اما اي کاش دقت شود که سنتوري فيلمي بدون زمان است يعني القاي غم ،شادي ،عشق و.. بدون استفاده از زمان پس پايان فيلم هم جزئي از همان پازل قبلي است و پايان زماني فيلم نيست و دوستاني که مايلند منطق را در اين فيلم بجويند بايد بدانند سنتوري فيلمي تلخ و بسيار منطقي است و اگر توانستيد از لذت بي انتهاي فيلم خود را رها کنيد و پازلي که مهرجويي در اين فيلم چيده کنار هم قرار دهيد به منطق ، داستان و پايان واقعي فيلم مي رسيم شايد مرور جملات ابتدايي علي وقتي از پله هاي مترو بالا مي آيد در کشف اين منطق مفيد باشد

    وقتي از ايستگاه مترو اومدم بالا آسمون مثل هميشه کدر و بد رنگ بود هوا پر از دود بود و من نمي دونستم که اين آخرين باريه که اين هواي کثيفو به ريه هاي سوختم فرو مي تابم

    اين نقد من در مورد سنتوري:

    شايد بعد از نوشته ها يي که در باب فيلم سنتوري ديديم و اکثر آنها به قول داريوش مهرجويي انشا نوشته هايي بيش نبودند که يا خيلي بعد از ديدن فيلم احساساتي شده و به شدت ازز اين فيلم تعريف کردند يا چشم بسته فيلم را مورد انتقاد قرار دادند اما بعضي مسائل اين فيلم از ديده ها پنهان ماند.

    ابتدا بياييد يک بار فيلم را با هم مرور کنيم علي دارد از پله هاي مترو بالا مي آيد ،در ظاهر اوضاع خوبي ندارد و آسمون مثل هميشه برايش کدر و بد رنگ است در ظاهر با کسي طرف هستيم که از جامعه زده شده و قصد دارد گذشته اش را مرور کند شايد خيلي سخت باشد که بگوييم علي ابتداي فيلم متعلق به چه دوره اي از فيلم است .فيلم سنتوري فيلمي بدون زمان است .مهرجويي جهت افزايش تاثير گزاري لحظه ها زمان را از فيلم حذف کرده و اينجا با معادله ي پيچيده اي روبروييم واقعا علي سنتوري ابتداي فيلم متعلق به چه دوره اي از فيلم است . در ابتداي فيلم علي دستش بسته نيست پس مي توانيم نتيجه بگيريم متعلق به دوره ي پس از عروسي و بدبختي و فلاکت نيست و علي در فيلم اوضاع مناسبش را هم ندارد پس علي ابتداي فيلم متعلق به دوره ي سرخوشي با هانيه هم نيست شايد فهميدن جواب اين سوال در اين فيلم بدون زمان مسائل زيادي ر ا روشن کند داستان سنتوري داستان ساده اي است

    جواني نوازنده به نام علي سنتوري خاطرات خوب و بد با همسر و دوران نوازندگي و فلاکتش را مرور مي کند .... همين

    عده اي بعد ديدن فيلم مدعي شدند منطق بر فيلم حاکم نيست ما در اين فيلم ضمن حذف زمان خاطرات علي را مرور مي کنيم و مهرجويي تصميم مي گيرد نصف اين مرور را به سرخوشي علي با هانيه و نصف ديگر را به دوران بدبختي علي اختصاص دهد يعني مهرجويي بعد دختر دايي گمشده به سينمايي رسيده که هدفي جز لذت بردن از دم ندارد .سنتوري داستاني در ظاهر ساده دارد اما شنيدن داستان کجا و ديدن فيلم کجا و اين سينماي شاعرانه ايست که مهرجويي اعلام کرده در پي آن است و سينماي شاعرانه يعني لذت از سينما يعني سينمايي که فقط قرار است سر حالمان بياورد و مهرجويي در سنتوري و مهمان مامان به اين سينما دست پيدا کرده حتي مهرجويي براي راحتي و سبکي بيشتر فيلم دوربين را روي دست گرفته و جو را واقعي تر مي کند .

    سلام.

    ازتون خواهش ميكنم شما كه در مورد سينما چيزي نميدونيد درباره ي آن همچين مزخرف هايي ننويسيد(البته با عذر خواهي).

    شما چه برداشتي از شاهكاره استاد مهرجويي داشتيد؟

    قبل از اينكه در مورد چيزي مطلب بنويسيد بهتره در مورد آن چيز يكم

    تحقيق كنيد.

    يكم بريد تو سايت هاي سينمايي

    يكم نقد در مورد اين فيلم بخونيد بعد بيايد نظر بديد.

    واقعا براتون متاسفم كه در مورد فيلمي داريد نظر ميديد كه به عقيده

    بيش از 70 درصد سينمايي ها بهترين فيلمي بود كه در سال 86 اكران شد

    فعلا باي

    كاش بعد از اينكه فيلمو ميديدم نقد شما رو ميخوندم!

    + ## 

    واقان كه درست گفتي .

    ولي ايا اين نشان از بد بودن فكر نويسندگان فيلم و كارگردانان نيست؟؟؟

    سلام و سال نوي شما هم مبارک . خيلي کارت درسته حاجي ولي مي دونم که ابزار کار نداري ! اگه خواستي برات بفرستم ؟ در ضمن با مطلب سيد محمد خاتمي فوت كرد خيلي حال كردم .
    يا علي ...
       1   2      >